.
به دنبال خلق جهان خیال‌انگیز خود هستید، تجربۀ ریاست یک باند خلافکار مافیایی برایتان جذاب است و یا می‌خواهید در اعماق فضا و شاید پسارستاخیز غوطه‌ور شوید؟ پس لیست ۵۰تایی ما از بهترین بازی‌های قرن ۲۱ حتماً به کارتان می‌آید. (شماره‌های ۲۰ تا ۱۱)

۲۰

Fortnite (2017)

توسعه‌دهندۀ اپیک گیمز که در سال ۲۰۱۷ به عنوان یک سازندۀ نه‌چندان قابل توجه در عرصۀ بازی‌های مشارکتی ژانر بقا شناخته می‌شد، بالاخره راه موفقیت را کشف کرد و تصمیم گرفت ورژن بتل‌رویال خود را خلق کند و از ۱۰۰ بازیکن دعوت کند تا در جزیره‌ای فرود بیایند و سپس با یک‌دیگر مبارزه کنند تا زمانی که تنها یکی جان سالم به در ببرد. فورتنایت رنگارنگ، احمقانه و مملو از لباس‌های شیک و رقص‌هایی که سریع همه‌گیر می‌شدند، به یک پدیدۀ جهانی تبدیل شد و بیش از ۲۵۰ میلیون بازیکن را به خود جذب کرد. این شهرت در همه‌چیز از فاکس‌نیوز گرفته تا «انتقام‌جویان: پایان بازی» نمود پیدا کرد و نشانه‌های کمی از افت سرعت در موفقیت را از خود بروز می‌دهد.

۱۹

Grand Theft Auto IV (2008)

نیکو بلیک به نیویورک می‌آید و به دنبال فرار از زندگی جنایتکارانه‌ای است که در اروپای شرقی رهبری می‌کرده – اما مانند همۀ بازی‌های Grand Theft Auto، رؤیای آمریکایی به سرعت تیره‌وتار می‌شود و خشونت نهیلیستی، تنها وجه رایجی‌ست که بلیک می‌تواند خرج کند. نیویورک GTA IV برای سکونت خیره‌کننده است؛ به قدری دقیق و پر از جریان زندگی‌ست که به‌سختی می‌توان باور کرد که تنها با استفاده از کد طراحی شده است

۱۸

Red Dead Redemption 2 (2018)

یک توسعه‌دهنده فقط با سرمایۀ عظیم شرکتی مثل Rockstar و توجه متعصبانۀ آن به جزئیات می‌توانست چیزی شبیه به RDR2 را بسازد. بازسازی شمایل قرن بیستم ایالات متحده آن‌قدر واقعی از آب درآمده که گاهی باور کردنش دشوار است. داستان بازی، باند روبه‌زوال قانون‌شکنان را دنبال می‌کند که در تلاش هستند تا از جریان تند زمانه پیشی بگیرند (و فهرستی از دشمنان که همواره به تعدادشان افزوده می‌شود). اصل قصه به اندازۀ کافی تأثیرگذار است اما جهانی که بازی در بستر آن اتفاق می‌افتد، وسیع، زیبا، پر از مردم گوناگون و برخوردهای عجیبی‌ست که اکثر بازیکنان شاید هیچگاه نتوانند همۀ آن‌ها را کشف و تجربه کنند و این پیچیدگی و جزئیات، یک یادبود به‌تمام‌معنا در حیطۀ دستاوردهای بازی‌های تعاملی به حساب می‌آید.

۱۷

The Sims (2000)

«سیمز» یکی از موفق‌ترین و تأثیرگذارترین بازی‌هایی‌ست که تا به حال ساخته شده؛ بسته به میل بازیکن، می‌تواند دریچه‌ای باشد به سوی ماتریالیسم صددرصدی و یا شفقت و دوستی. کنترل زندگی آدم کوچولو‌های روی تصویر، از عشق و حرفۀ آن‌ها گرفته تا طراحی خانه‌هایی که در آن زندگی می‌کنند، گاهی آن‌چنان گیراست که سؤالات نگران‌کننده‌ای را در مورد طبیعت و تمایلات انسان ایجاد می‌کند.

۱۶

Uncharted 2: Among Thieves (2009)

قهرمان سبک ایندیانا جونز، ناتان دریک، در این دنبالۀ ماجراجویی سینمایی و دیدنی توانست اسم و رسمی برای خود به‌هم بزند. Among Thieves که مملو از مجموعه‌های اکشن نفس‌گیر، مکان‌های عجیب‌وغریب و افسانه‌های شورانگیز است، موفق شد تا سری Uncharted را در زمینۀ طراحی بازی‌های روایی با بودجه‌ای کلان، در مقام پیشتاز قرار دهد. از نخستین چالش با آن قطار زهواردررفته تا پایان حماسی در میان ویرانه‌های پادشاهی اسطوره‌ای شامبالا، سرعت این پیشتازی هیچ‌گاه از ریتم نمی‌افتد. در حالی که نسل‌ قبلی (Baby Boomers) خاطرات نوستالژیکی از سینمای اکشن دارند، حس نوستالژی در نسل بعد از آن‌ها (Millennials) با «آنچارتد» برانگیخته می‌شود.

۱۵

Resident Evil 4 (2005)

این فقط یک داستان ترسناک هیجان‌انگیز نیست که فقط بخواهد به نجات دختر رئیس جمهور ایالات متحده از یک فرقۀ اسپانیایی توسط یک ابر پلیس بپردازد. با «رزیدنت ایول ۴»، خالق سری کپکام (ترسناک بقا)، شینجی میکامی، ساختار و سبک بازی‌ها را به کلی تغییر داد و ریتم کند تنش در عناوین اصلی را کنار گذاشت و به سمت اکشن خام رفت و (به طور اساسی) سبک کار را از دید سوم شخص اکسپرسیونیستی به پرسپکتیو دوربین از روی شانه تغییر داد.«رزیدنت ایول»، با کیفیت HD خیره‌کننده و با ارائۀ سرعت ۶۰ فریم در ثانیه برای نخستین بار، نقش چشم‌گیری در شکل‌گیری عصری نو در بازی‌های تیراندازی سوم شخص ایفا کرد.

۱۴

Super Mario Odyssey (2017)

پس از ماجراجویی‌های کهکشانی‌اش در بازی‌های Super Mario Galaxy، «ادیسه» آن لوله‌کش شاد را به زمین بازگرداند؛ البته نه همین زمینی که می‌شناسیم بلکه مجموعه‌ای از سیاره‌های مستقل که فضای کافی را برای تخیلات افسارگسیختۀ طراحان نینتندو فراهم می‌کردند. از داشتن Chain Chomp گرفته تا دور زدن در مداری با گرانش کم، تعقیب خرگوش‌ها یا مسابقۀ یتی‌ها، «ادیسه» به‌طور هوس‌برانگیزی پرشور است.

۱۳

World of Warcraft (2004)

ماجراجویی نقش‌آفرینی چندنفرۀ انبوه بلیزارد که در سال ۲۰۰۴ راه‌اندازی شد، نخستین اثری نبود که قدم در سرزمین این ژانر پیچیده گذاشت چراکه Ultima Online و Everquest از پیش به آن‌جا رسیده بودند اما عناصر کلیدی، از مکانیک‌های رزمی گرفته تا طراحی مأموریت‌ها و داستان‌های پس‌زمینه، باعث شد تا این بازی بتواند پایگاهی از طرفداران پروپاقرص برای خودش دست‌وپا کند که حتی در گذر زمان و در طی انبوه به‌روزرسانی‌ها و تبلیغات بین بازی، هم‌چنان به آن وفادار بمانند. این بازی در سال ۲۰۱۴ موفق به جذب ۱۰۰ میلیون بازیکن شد اما موفقیت اصلی این بازی، داستان شخصی‌تری دارد. تاکنون WOW با تأکید بر بازی تیمی، میزبان عروسی‌ها و مراسم‌های تشییع جنازه‌های واقعی بوده و به اندازۀ خانوادۀ بازیکنان به بخشی از زندگی آنان تبدیل شده است.

۱۲

Metal Gear Solid V: The Phantom Pain (2015)

The Phantom Pain با التهابی عجیب‌وغریب و در بعضی جاها حتی نگران‌کننده، نقطۀ اوج دیدگاه Metal Gearگونۀ هیدئو کوجیماست که در طی ۳۰ سال گذشته تکامل یافته است. «بیگ باس» از کما برمی‌خیزد و متوجه می‌شود که در طول تهاجم روسیه به افغانستان، در حال انجام مأموریت‌های مخفی، نجات غیرنظامیان، ربودن رهبران نظامی و مدیریت پایگاه مادر است.

۱۱

The Elder Scrolls V: Skyrim (2011)

برای دهه‌ها، آرزوی بازی‌ها خلق یک دنیایی فانتزی بود که بتواند به هر هوس شما، به عنوان بازیکن، جامۀ عمل بپوشاند و Skyrim بیش از هر بازی دیگری به این آرزو نزدیک‌ شد. با طعمی از آتش اژدها و درون‌مایه‌ای به‌یادماندنی، Skyrim زمین بازی شگفت‌انگیزی‌ست که در آن می‌توان قدرت، جادو، کلمات و سلاح‌ها را در برابر ساکنان و هیولاهایی که در قلمروی شمالی پر از برف زندگی می‌کنند به کار برد و در همان حین داستان‌های فرعی دربارۀ قاتلان، خون‌آشام‌ها و آثار گمشده را دنبال کرد که همۀ این‌ها به علاوۀ هزاران چیز دیگر در انتظار بازیکن کنجکاو است تا برود و به سبک خود به کشف آن‌ها بپردازد.