«سِلِبریتی (Celebrity) یا چهره به شخصی اطلاق میشود که معمولاً در زمینههای هنر، جنگ، علم، ورزش، رسانه، مدل، سیاست، ادبیات، [مسائل] مذهبی و نظایر آن در یک جامعه یا فرهنگ عامه دارای نوعی سرشناسی و معروفیت خاص باشد. چنین شخصی بهراحتی ازطریق مردم، بهویژه قشر جوان، قابلشناسایی است و به رسمیت شناخته میشود.»
این تعریفی است که ویکیپدیا از این واژه به ما میدهد. میتوان گفت در دهۀ اخیر، با رشد اینترنت و دسترسی عموم مردم به فضاهای مجازی، واژۀ سلبریتی همارز با واژههای «شخص مشهور» یا «مشاهیر» که پیشازاین در کتابها، مطبوعات و غیره بهکار گرفته میشد، استفاده و به جمع وامواژههای زبان فارسی افزوده شد. گفتنی است که تعریف سلبریتی و شخص مشهور تفاوتهایی دارد و همین امر باعث شده که این واژه جای مستقلی در میان واژگان زبان فارسی پیدا کند. هر سلبریتی یک شخص مشهور است؛ اما هر شخص مشهوری، لزوماً سلبریتی نیست. سلبریتی حتماً هوادار دارد و موجودیتش بر توجه مخاطبانش استوار است و میتوان گفت که وی بهمثابۀ یک کالا نیازمند مصرفشدن است؛ گویی برای خود شخصیتی خلق کرده و به نمایش عمومی گذاشته است؛ اما جنس و میزان توجه دریافتی سایر اشخاص مشهور لزوماً به این شکل نیست.
با گسترش تکنولوژی و پیدایش رسانههای نو در بستر اینترنت، سلبریتیهایی ظهور کردند که ازطریق این ابزار به شهرت رسیدند. از این سلبریتیها عموماً با عنوانهای سلبریتی اینترنتی، اینفلوئِنسِر یا در ادبیات عامیانهتر شاخ مجازی یا فعال مجازی یاد میشود. این نامگذاریها از آن جهت است که چون تعداد قابلتوجهی از کاربران، دنبالکنندۀ فعالیتها و صفحات مجازی این افراد در شبکههای مختلف اینترنتی هستند، از آنها تأثیر گرفته و این سلبریتیها، اشخاصی بهاصطلاح «تأثیرگذار» (اینفلوئنسر – Influencer) تلقی میشوند. شبکههای اجتماعی ابتدایی از قبیل فیسبوک، توییتر و یوتوب، و بعدتر اینستاگرام و امروزه تیکتاک، در ظهور این افراد نقش اصلی را ایفا کردند. اما آنچه در این مطلب سعی بر بیان آن شده، دستهای از این سلبریتیها هستند که عموماً به «واینر» شهرت دارند. «واینر» به دستهای از سلبریتیهای اینترنتی گفته میشود که در شبکههای اجتماعی، بهخصوص اینستاگرام، در زمینۀ تولید محتوای کوتاه کمدی فعالیت دارند. برای تمیزدادن این واژه از واژههایی نظیر اینفلوئنسر، یوتوبر، بلاگر و غیره، بهتر است سری به تاریخچۀ شکلگیری این پدیده بزنیم.
در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، با فراگیرشدن گوشیهای هوشمند بین مردم، استفاده از شبکۀ اینترنت به یک کارکرد اصلی برای تلفنهای همراه تبدیل شد. به تبع این اتفاق، برنامههایی مخصوص سیستمعاملهای این دستگاهها پدید آمد؛ سرمایهگذاریهای جدیدی برای طراحی اپلیکیشن، بهویژه در حوزۀ شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، مختص گوشیهای هوشمند انجام شد و شبکههایی مثل فیسبوک که تا پیشازاین فقط ازطریق وب قابلدسترس بودند، نسخههای ویژهای برای این گوشیها راهاندازی کردند. یکی از شبکههای اجتماعی پیشگام در این حوزه، اپلیکیشن واین (Vine) بود.
واین یک شبکۀ اجتماعی مبتنی بر اشتراک ویدیو بود که دام هافمن (Dom Hofmann)، راس یوسوپوف (Rus Yusupov) و کالین کرول (Colin Kroll) در ژوئن ۲۰۱۲ آن را شکل دادند. در اکتبر همان سال، شرکت توئیتر آن را خرید و در ژانویۀ ۲۰۱۳ راهاندازی شد. کاربران این شبکۀ اجتماعی میتوانستند ویدیوهایی با مدتزمان حداکثر ۶ ثانیه بارگذاری کنند که بعد از اتمام پخش، ویدیوها در یک چرخه (Loop) تکرار میشدند. همچنین میتوانستند پیش از بارگذاری، با استفاده از امکانات این برنامه ویدیوهای خود را ویرایش کنند. این برنامه در عرض چند ماه به پرکاربردترین برنامۀ اشتراکگذاری ویدیو در بازار تبدیل شد و در رقابت با برنامههایی نظیر اینستاگرام یا اسنپچت قرار گرفت. در ژوئن ۲۰۱۳ و در کشمکش همین رقابت، اینستاگرام امکان اشتراکگذاری ویدیو تا مدتزمان ۱۵ ثانیه را به اپلیکیشن خود افزود و بعد از آن بود که قابلیتهای ویدیویی این برنامه از جمله ویدیوهای ۶۰ثانیهای و حداکثر ۱۰دقیقهای، ویدیوهای صفحهعریض و پست ویدیو در قالب اسلایدشو گسترش یافت. مشابه واین، ویدیوهای اینستاگرام نیز ابتدا بهصورت پیشفرض تکرار میشدند و هیچ کنترلی برای پخش وجود نداشت. در دسامبر ۲۰۱۲، اسنپچت هم امکان اشتراکگذاری ویدیوی ۱۰ثانیهای را به برنامهاش اضافه کرد.
بااینحال، واین در سالهای نخست ظهورش توانست توجه کاربران زیادی را به اپلیکیشن خود جلب کند؛ بهطوریکه گاهی این کاربران، محتوایی مخصوص این شبکۀ اجتماعی تولید میکردند و به «واینر» شهرت یافتند. این ویدیوها که عمدتاً کمدی و بهدلیل طراحی خود اپلیکیشن، کوتاه بودند، قابلیت اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی دیگر را نیز داشتند؛ که امکان فراگیرشدن (Trend) ویدیو و شهرت سازندۀ آن را فراهم میکرد. از این رو بود که در آن دوره، بهطور کلی به ویدیوهای خندهدار کوتاه در شبکههای اجتماعی «واین» گفته میشد و عنوان «واینر» به کلیۀ تولیدکنندگان این سبک ویدیوها، چه در واین و چه در اینستاگرام، اطلاق میشد. یکی از اشخاص مؤثر در این زمینه، کینگبَچ (King Bach) بود؛ که توانست با این برنامه به شهرت برسد و خود نیز به رونق این شبکۀ اجتماعی کمک کند.
اندرو بایرون بچلر (Andrew Byron Bachelor) ملقب به کینگبَچ، در تورنتوی کانادا از پدر و مادری جامائیکایی متولد شد و در دو سالگی همراه با خانواده به فلوریدای ایالات متحدۀ آمریکا مهاجرت کرد. او در دوران دانشجویی عضو گروهی کمدی به نام 30in60 بود و در سال ۲۰۱۰ با مدرک مدیریت بازرگانی از دانشگاه ایالتی فلوریدا فارغالتحصیل شد. بعد از این، در یک برنامۀ تحصیلات تکمیلی در آکادمی فیلم نیویورک نامنویسی کرد؛ اما در آخرین ترم تحصیلی خود رهایش کرد و به لسآنجلس نقل مکان نمود. سپس در The Groundlings، مدرسۀ مخصوص تئاتر بداهه و کمدی موقعیت در کالیفرنیا، مشغول تحصیل شد.
کینگبَچ با تولید ویدیوهای کمدی توانست بیش از ۱۶ میلیون دنبالکننده را به صفحۀ خود در اپلیکیشن واین جذب و سبکی از تولید محتوای کمیک را در شبکههای اجتماعی باب کند؛ سبکی که عموماً بر پایۀ کمدی موقعیت ساخته میشد. ویدیوهایش در واین، با بیش از ۶ میلیارد لوپ (تعداد بازدید ویدیو در واین)، در رتبۀ اول این برنامه قرار گرفت و در مارس ۲۰۱۵ او عنوان پردنبالکنندهترین فرد واین را به خود اختصاص داد. ستارهشدن کینگبَچ در واین موجب شد که او با بنیاد استعدادهای درخشان قرارداد ببندد و نقشی فرعی را در سریال «خانۀ دروغها» بر عهده بگیرد. این آغاز زندگی شغلی او در حرفۀ بازیگری بود. او تاکنون در فیلمها و سریالهای مختلفی ایفای نقش کرده است و هماکنون علاوه بر بازیگری، با ساختن ویدیوهای بهمراتب باکیفیتتر از گذشته،چه ازلحاظ ساخت و چه ازلحاظ پرداخت، در کانال یوتوب خود و بهعنوان «یوتوبر» فعالیت میکند. کانال یوتوب و صفحۀ تیکتاک او بهترتیب بیش از ۳ میلیون و ۲۷ میلیون دنبالکننده دارد.
پس از بهبود امکانات ویدیویی اینستاگرام و افزایش کاربران این شبکه نسبت به شبکههای اجتماعی دیگر، بسیاری از تولیدکنندگان محتوای واین به اینستاگرام مهاجرت کرده و از رونق واین کاسته شد؛ تا جایی که در ۱۷ ژانویۀ ۲۰۱۷، این شبکۀ اجتماعی بهطور رسمی پایان فعالیت خود را اعلام کرد. با وجود تأثیرگذاری این شبکۀ اجتماعی در ظهور بخشی از سلبریتیهای اینترنتی، این اتفاقات سبب شد تا واژۀ «واینر» خیلی زود از دایرۀ لغات زبان انگلیسی حذف شده و جای خود را به واژگانی نظیر اینفلوئنسر و کمدین اینترنتی بدهد؛ بااینحال، این واژه همچنان در گفتار و نوشتار زبان فارسی استفاده میشود.
در نوامبر ۲۰۱۸ دام هافمن، از بنیانگذاران واین، نرمافزار جانشینی به نام بایت (Byte) ساخت که دیگر به توییتر وابسته نبود و در ژانویۀ ۲۰۲۰ راهاندازی شد. یک سال بعد، در ژانویۀ ۲۰۲۱، این برنامه توسط برنامۀ دیگری به نام کلش (Clash) خریداری شد و چند ماه بعد با عنوان کلش دوباره شروع به کار کرد. درنهایت، برنامه به هادلز (Huddles) تغییر نام داد؛ برنامهای که در آن، امکان اشتراکگذاری ویدیوهایی بین ۲ تا ۱۶ ثانیه وجود دارد و همانند واین، ویدیو بعد از پخش تکرار میشود. در اکتبر ۲۰۲۲، بعد از اینکه ایلان ماسک شرکت توییتر را خرید، نظرسنجیای در صفحۀ شخصی خود در توییتر به اشتراک گذاشت که از کاربران پرسیده بود «آیا واین را برگردانم؟». با دریافت بیش از ۹/۴ میلیون رأی، اکثریت (۶/۶۹ ٪) موافق این اقدام بودند. فردای آن روز، خبری در سایت آکسیوس منتشر شد که ظاهراً ماسک از مهندسان توییتر درخواست کرده تا روی راهاندازی مجدد شبکۀ اجتماعی واین کار کنند.
بهطور کلی، به سلبریتیهایی که ازطریق کانال، حساب و یا صفحهای در اینترنت و شبکههای اجتماعی، برای تعداد قابلتوجهی از مخاطبان تولید محتوا کرده و از این طریق بر آنها «تأثیر» میگذارند، اینفلوئنسر گفته میشود. این اینفلوئنسرها گاه میتوانند «بلاگر» باشند و از زندگی روزمرۀ خود محتوا به اشتراک بگذارند، گاه میتوانند «یوتوبر» باشند و در شبکۀ یوتوب، با تولید ویدیوهای مختلف فعالیت کنند و گاه «واینر» باشند و از طریق تولید محتوای کمدی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند.