جهانی که در آن هیاهوی کارزارِ انتخاباتی با هیجانِ کنسرتِ لبریز از هوادار درهم آمیخته است؛ جایی که در آن آهنگهای شاد و اجراهای پرشور با شعارها و بحثهای سیاسی ترکیب شدهاند و در این تلاقی منحصربهفرد نامی برجسته به چشم میخورد: تیلور سوئیفت.
همان تیلور سوئیفتی که موزیکهایش در ماشین و مسافرت و یا در تلاطم یک شکست عشقی همراهمان بوده است. همان کسی که شاید بدون اینکه حتی معنی دقیق ترانههایش را بفهمیم یا امکان شرکت در کنسرتهایش را داشته باشیم برایمان نامی آشناست.
و حالا که حدود هشت ماه تا انتخابات بعدی آمریکا مانده است، احتمال تأثیرگذاری این ستارۀ موسیقی بر نتایج انتخابات، موجب شده است تا تحلیلگران و مفسران سیاسی به اظهار نظر و گمانهزنی بر سر این موضوع ترغیب شوند و در نتیجه قلمها به حرکت در بیایند.
مطالعهای در سال ۲۰۰۸ در مورد تأثیر حمایت اپرا وینفری از باراک اوباما در انتخابات مقدماتی دموکراتها نشان داد که حمایت او حدود یک میلیون رأی را به همراه داشت که برای سبقت گرفتن اوباما از هیلاری کلینتون کافی بود. اما در مورد سوئیفت و تأثیر واقعی او بر نتایج انتخابات ۲۰۲۴ هنوز هم چنددستگی وجود دارد.
برخی بر این عقیده هستند که احتمالاً نظرات سوئیفت، تأثیر زیادی بر رأیدهندگانی که بین ترامپ و بایدن در تردید هستند، نخواهد داشت اما احتمال دارد که جهتگیری او باعث افزایش شرکتکنندگان در انتخابات شود.
در مقابل گروهی هستند که نفوذ سوئیفت را به هیچوجه دستکم نمیگیرند و با اتکا به شمار بالای طرفداران این خواننده، از دیدگاه خود پشتیبانی میکنند؛ طرفدارانی که مشخص شده چهطور حرفهای سلبریتی محبوبشان را مانند آب مقدس مینوشند و حتی او را تا جایگاه قهرمان ملی بالا میبرند.
در اینجا ممکن است این سؤال به ذهن خطور کند که چه چیزی امکان عبور از مرزهای دنیای سرگرمی را برای این ستارۀ موسیقی فراهم کرده است. کدام ویژگی، عامل تمایز تیلور سوئیفت از دیگر خوانندههای آمریکاییست و موجب شده تا برخی برای جهتگیری سیاسی او وزنهای سنگین قائل شوند.
شناسایی دلایل محبوبیت ویژۀ سوئیفت در آمریکا، خود یک تحلیل مفصل است اما بدون نیاز به یک بررسی موشکافانه هم میتوان خیلی زود فهمید که استعداد این خوانندۀ سیوچهار ساله در ترانهنویسی، همان ادویۀ مخصوصی است که طعم هنر او را از دیگران متمایز کرده است. ترانههای او آشنا و در عین حال متفاوتند، سادهاند اما مبتذل نیستند. به نظر توبی کونیگزبرگ، آهنگساز و استاد دانشکدۀ موسیقی ایستمن دانشگاه اورگان، نوشتن یک ترانه مانند آنچه که تیلور مینویسد حتی برای یک بار هم فوقالعاده دشوار است؛ چه برسد به یک آلبوم کامل و سوئیفت نزدیک به دو دهه است که این کار را از آلبومی به آلبوم دیگر انجام میدهد.
نقطۀ قوت بعدی در انعطاف این هنرمند نهفته است. سوئیفت در طی این سالها، میان سبکهای کانتری، پاپ و ایندیفولک سفر کرد بدون اینکه راه را گم کند. سوئیفت توانسته است همچنان اصالت خود را حفظ کند و این موفقیت را با بهرهگیری از تخصص خود در داستانسرایی، که یکی از ویژگیهای موسیقی کانتریست، به دست آورده است. او میتواند روایت را در اشعار خود ببافد و بدین وسیله طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتری دوست داشتند با خود نگه دارد.
حال با نظر به تمایز تیلور سوئیفت نسبت به دیگر سلبریتیها، شاید بهتر بتوانیم به موضوع اصلی بازگردیم. آیا نظر این سلبریتی در سیاست واقعاً مهم است؟ اگر هست چقدر؟
تیلور سوئیفت برای نخستین بار در سال ۲۰۱۸ سکوت حرفهای و ممتد خود را در حوزۀ سیاست کنار گذاشت و از طرفداران درخواست کرد که در انتخابات تنسی به حزب دموکرات رأی دهند. اگرچه کاندیدای مورد نظر تیلور سوئیفت به مارشا بلکبرن از حزب جمهوریخواه باخت اما این موضوع، سوئیفت را دلسرد نکرد و او مجدداً در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ به حمایت از کاندیدای مورد علاقۀ خود پرداخت. در آن زمان پس از هر پست اینستاگرامی او در تبلیغ کمپین بایدن، ثبت نام رأیدهندگان، به دهها هزار نفر افزایش مییافت که این تنها یک چشمه از نفوذ سوئیفت بر روی طرفدارانش بود.
طبق نظر تحلیلگران، تفکیک محرکهایی که ذهن رأیدهندگان را به سمت انتخاب یک کاندیدا سوق میدهد بسیار دشوار است و هرگونه طبقهبندی و آمار در انتها با ضریب خطای چشمگیری همراه است. با این حال بر اساس نظرسنجی مورنینگ کانسالت در مارس ۲۰۲۳ وسعت جامعۀ طرفداران سوئیفت غیر قابل انکار است؛ به طوری که ۵۳% از آمریکاییها خود را از طرفداران او میدانند و از این مقدار، ۱۶% خود را به عنوان «طرفداران پروپاقرص» این ستارۀ پاپ معرفی میکنند. اما نکتهای که وجود دارد این است که جامعۀ طرفداران تیلور سوئیفت به طور یکنواخت در طیف سیاسی آمریکا توزیع نشده است: ۵۵% از طرفداران او، خود را به حزب دموکرات نزدیک میبینند، در حالی که ۲۳% از آنها جمهوریخواه و ۲۳% مستقل هستند.
همچنین در نوامبر ۲۰۲۳، انبیسینیوز یک نظرسنجی به منظور اندازهگیری میزان محبوبیت تعدادی از چهرههای دموکرات از جمله سوئیفت، بایدن، کامالا هریس و بیانسه برگزار کرد که نشان داد ۴۰% از رأیدهندگان نظر مثبتی نسبت به سوئیفت دارند که این رقم بالاتر از چهرههای دیگر بود اما در مجموع باز هم دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهان سوئیفت را دوست دارند. طبق آمار، ۵۳% از دموکراتها دیدگاه مثبتی نسبت به سوئیفت دارند، در حالی که فقط ۲۸% از جمهوریخواهان نظر مشابهی داشتند. در مقایسه با دموکراتها نیز، احتمال این که جمهوری خواهان نظر منفی نسبت به سوئیفت داشته باشند پنج برابر بیشتر است.
البته طبق نظرسنجیهای دیگری که پیرامون این موضوع برگزار شده است، اغلب پاسخدهندگان اظهار داشتند که ضمن علاقهمندی به شخصیت سوئیفت و موزیکهایش، عقاید این سلبریتی روی آنها تأثیری ندارد اما ممکن است در ذهن فرزندانشان و نسل جوانتر جریان فکری ایجاد کند.
اشماک، استاد دانشگاه وین که چگونگی تأثیر روابط فرااجتماعی بر رفتار سیاسی جوانان را مورد مطالعه قرار داده است، در اینباره میگوید: «مردم همیشه فکر میکنند که تأثیر حرف سلبریتیها بر دیگران نسبت به خودشان قویتر است اما در مصاحبهها میبینیم مردم تأیید میکنند که گاهی تحت تأثیر اینفلوئنسرها رفتار خود را تغییر دادهاند، نه لزوماً در مورد رأیدهی، بلکه بیشتر در مورد برندهایی که به دلایل سیاسی، آنها را حمایت یا تحریم کردهاند.» پس این سؤال مطرح میشود که کدام گروه از رأیدهندگان ممکن است بیشتر تحت تأثیر قرار بگیرند.
در مقالهای، محققان به بررسی تأثیر پشتیبانی سلبریتیها از کاندیداها پرداختهاند و این تئوری در آنجا مطرح میشود که گروهی از افراد که به هیچ یک از احزاب سیاسی تعلق خاطر ندارند، بیشتر امکان دارد نظر خود را تحت تأثیر چهرههای معروف تغییر دهند و در مقابل، افرادی که حزب خود را از پیش انتخاب کردهاند کمترین میزان تأثیرپذیری را دارند و بعید است نظر یک سلبریتی، این قدرت را داشته باشد که کفۀ ترازو را به سمت کاندیدای حزب مخالف کج کند؛ حتی اگر آن سلبریتی به محبوبیت تیلور سوئیفت باشد.
گروه دیگری که راحتتر تحت تأثیر قرار میگیرند، مشخصاً رایدهندگان جوان هستند. همانطور که در انتخابات دورۀ قبل نیز مشخص شد، بیشترین تأثیر و نفوذ متوجه رأی اولیها بود. نوجوانانی که به نظر نمیرسید حتی قصد رأی دادن داشته باشند با دیدن یک پست اینستاگرامی از جانب خوانندۀ مورد علاقهاشان ناگهان به بایدن رأی دادند. پس به طور کلی افراد آگاه، کمتر تحت نفوذ قرار میگیرند و در نقطۀ مقابل کسانی که شاید زیاد اهل سیاست نباشند اما تیلور سوئیفت را به عنوان خوانندۀ محبوبشان میشناسند ممکن است نظر خود را با او همجهت کنند.
در نتیجه اگر دانش فرد رأیدهنده نسبت به سیاست و شناخت او از کاندیداها را فاکتور تعیینکننده در نظر بگیریم، میزان تأثیرپذیری رأیدهندگان، در این دوره، در حداقلیترین حالت خود قرار میگیرد چراکه اگر باز هم شاهد رقابت ترامپ-بایدن باشیم، انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا در واقع شبیه یک دژاوو خواهد بود. جمعیت کسانی که ممکن است هنوز نسبت به این دو کاندیدا شناخت کافی نداشته باشند چنان اندک است که آگاهیسازی شخصی مانند تیلور سوئیفت، بعید است بتواند جریانساز شود.
اما در نهایت هر چه این محاسبات پیچیدهتر شوند و تحلیلگران آمار و نمودار جدید ارائه دهند همگی بر یک نکته تأکید دارند و آن هم شگفتی موقعیت تیلور سوئیفت است. این نکته قابل توجه است که آخرین باری که چهرهای از دنیای موسیقی این چنین توجهها را به سمت خود جلب کرد مربوط به گروه بیتلز بود؛ متشکل از چهار عضو مرد. همچنین دوران اوج شهرت بیتلز، برای کمتر از یک دهه به طول انجامید، در حالی که سوئیفت تقریباً به مدت دو دهه است که در دید عموم مورد توجه قرار دارد و بسیاری از آمریکاییها مدتها پیش از آنکه به سن رأی دادن برسند با تیلور سوئیفت پیوند عاطفی برقرار کردند.
و جالبتر اینکه همۀ این تکاپوها برای سنجش میزان نفوذ سوئیفت درحالی رخ داده است که او هنوز پشتیبانی خود از بایدن را برای انتخابات پیشِ رو اعلام نکرده است و با وجود تردیدها، بسیاری همچنان چشم به دهان او دوختهاند و برای مردمانی مثل ما که زندگیاشان متأثر از سیاستهای آمریکاست، تنها احتمال گره خوردن تقدیرمان به تصمیم طرفداران تیلور سوئیفت، موضوعیست جالب و قابل تأمل.