حملات اخیر اسرائیل، جدا از ایجاد یک دوگانه در عرصۀ جهانی، در عرصۀ رسانهای هم به شکلی یک سنگربندی ایجاد کرد. در یک سو، جریان رسانهای حامی اسرائیل دیده میشود که این جریان به شکلی و به هر قیمت ممکن به دنبال توجیه حملات اسرائیل علیه مردم غزه و لبنان است و از گزارههایی همچون مبارزۀ اسرائیل با گروههای تروریستی به طور متناوب بهره میگیرد و سعی میکند این حرکت را مبارزه با کسانی عنوان کند که دشمن ساکنان اسرائیل محسوب میشوند. در سوی دیگر این سنگربندی رسانهای، ما رسانههایی را مشاهده میکنیم که در پی حمایت تام و تمام از مردم غزه و حزبالله لبنان هستند. رسانههایی که با پوشش گستردۀ حملات اسرائیل و آمار تلفات این حملات به ویژه در میان غیرنظامیان فلسطینی و لبنانی، از جنایتهای اسرائیل برای مخاطب خود سخن میگویند. در این بین یک جریان سوم در عرصۀ رسانهای هم وجود دارد که سعی میکند خود را بیطرف و در این عرصه، توصیفکننده و تحلیلکنندۀ صحنۀ جنگ و نیتها و پشت پردهها نشان دهد.
در گروه اول، ما رسانههایی همچون العالم، همۀ رسانههای وابسته به ایران (خبرگزاری مهر، فارس، تسنیم، ایرنا، ایسنا، ایلنا، ایرنا، صداوسیما) و شبکههای عربزبان مثل الجزیره اشاره کرد.
در گروه دوم، ما تعداد زیادی از رسانههای خود اسرائیل را میبینیم؛ همچون اسرائیل هیوم، هاآرتص، اسرائیل تایمز، تایمز آو اسرائیل، آروتزشوا، کانال 12 اسرائیل و البته در این بین، رسانههای غربی همچون فاکس نیوز و اسکای نیوز هم عملکردی داشتهاند که میتوان آنها را در دستۀ دوم یعنی توجیهکنندۀ همۀ رفتارهای اسرائیل دانست.
اما دستۀ سوم تعداد قابل توجهی از رسانههای مهم جهان را در خود جای میدهد؛ از بیبیسی و سیانان و انبیسی و فرانسپرس و خبرگزاری آناتولی گرفته تا رویترز، ریانووستی، اسپوتنیک، اینترفاکس، تاس، آسوشیتد پرس، بلومبرگ و العربیه. این رسانهها تلاش کردهاند به ظاهر هم که شده رویکردی میانه را اتخاذ کنند و در این جنگ به صورت آَشکار و علنی از طرف خاصی حمایت نکنند.
در این بین، نکتۀ قابل توجه این است که مخاطب، روایت کدام یک را دربارۀ این جنگ باور خواهد کرد؟ با نگاهی به آمار ارجاعات به نظر میرسد که بیشترین ارجاعات خبری در طول تقریباً یک سال اخیر دربارۀ حملات اسرائیل به غزه و لبنان را دستۀ سوم داشتهاند. دستۀ سومی که نوع خبررسانیاشان مختصات مشخص خود را دارد:
۱. آنها در خبررسانیهای خود از کلیدواژههای «تروریست» برای اطلاق به یکی از طرفین بهره نمیگیرند و تنها بدون استفاده از کلمات دارای بار روایت میکنند و البته که در صورت محکومیت بینالمللی یک اتفاق و جنایت خواندن آن از سوی یک مقام خارجی، این جملات را پوشش میدهند.
۲. نگاهشان به صحنۀ جنگ صفر و یکی نیست؛ یعنی سعی میکنند به فراخور صحنۀ جنگ در مورد عملکرد هر کدام از طرفین قضاوت کنند.
۳. به ظاهر هم که شده سعی میکنند به مخاطب خود اینگونه القا کنند که در این جنگ، در یک طرف خاص قرار نگرفتهاند بلکه آنها روایتگر صحنۀ جنگ هستند. در این رسانهها اگر قرار است نیتخوانی شود و پشت پردههای جنگ بیان گردد، به کارشناسان برنامه واگذار میشود و از گزارۀ /ننظر کارشناسان، ربطی به مواضع این رسانه ندارد»، بهرهگیری شده است.
۴. گرایشی به ایجاد موجهای محکومسازی یکی از طرفین در میان شهروندان جهان ندارد. در این زمینه، برای پوشش اعتراضات غلوآمیز رفتار نمیکنند؛ بلکه صحنۀ اعتراضات به رفتار یکی از طرفین جنگ را تنها در مقام یک توصیفگر، پوشش خبری میدهند.