Aknoon-Logo
مجلهٔ مطالعات رسانه
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فیلمرسانه: قسمت ۳

همۀ مردان رئیس‌جمهور

چکیده

یکی از مهم‌ترین وقایع در تاریخ معاصر آمریکا و در سپهر سیاسی این کشور «رسوایی واترگیت» است. اتفاقی که هم‌چون زلزله‌ای فضای سیاسی آمریکا را تحت‌تأثیر قرار داد و باعث شد تا ریچارد نیکسون به اولین و تنها رئیس‌جمهوری در تاریخ ایالات متحده تبدیل شود که از سمت خود کناره‌گیری می‌کند...

ATPMM

یکی از مهم‌ترین وقایع در تاریخ معاصر آمریکا و در سپهر سیاسی این کشور «رسوایی واترگیت» است. اتفاقی که هم‌چون زلزله‌ای فضای سیاسی آمریکا را تحت‌تأثیر قرار داد و باعث شد تا ریچارد نیکسون به اولین و تنها رئیس‌جمهوری در تاریخ ایالات متحده تبدیل شود که از سمت خود کناره‌گیری می‌کند.

همۀ مردان رئیس‌جمهور (All the President’s Men) فیلمی به‌کارگردانی آن جی. پاکولا است که چهار سال پس از واقعۀ واترگیت، در سال ۱۹۷۶، ساخته و نمایش داده‌شد. فیلم داستان تلاش‌های دو تن از روزنامه‌نگاران روزنامۀ واشنگتن پست را روایت می‌کند که با دنبال‌کردن سرنخ‌ها، درنهایت می‌توانند ثابت کنند که این واقعه بسیار بسیار فراتر از یک دزدی ساده – که در ابتدا گمان می‌شد – بوده است. باب (رابرت ردفورد) کسی است که درابتدا مأمور شد تا از خبر دزدی و تشکیل دادگاه، گزارشی تهیه کند. در جریان نگارش این گزارش، کارل (داستین هافمن)، که روزنامه‌نگار باسابقه‌تری بود، به باب پیوست تا متن شسته‌رفته‌تری تحویل روزنامه داده‌شود. اما کم‌کم و با ظهور منابعی، سرنخ‌هایی کشف شد که خبر از جابه‌جایی‌های مشکوک مالی می‌داد. اما این باب و کارل بودند که با پی‌گیری‌های مصرّانه و خستگی‌ناپذیر خود باعث شدند تا ابعاد ماجرا بر همه آشکارتر شود.

همۀ مردان رئیس‌جمهور نمونه‌ای از آن دست فیلم‌هایی است که رسانه را به‌عنوان نهادی در جهت شفاف‌سازی و برقراری عدالت معرفی می‌کند. همان‌گونه که در این فیلم – که از روی وقایعی واقعی ساخته شده‌است – می‌بینیم، روزنامه‌نگارهای مذکور در حکم کارآگاهانی فعالیت می‌کنند که نخ‌به‌نخ سرنخ‌ها را گرد آورده و فساد را شناسایی و معرفی می‌کنند. فسادی که در این نمونه، همۀ مردان رئیس‌جمهور در کاخ سفید و حتی مأموران سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا نیز از آن باخبر بوده‌اند.

لوکیشن دفتر روزنامه در این میان واجد اهمیتی نمادین است. متناسب با معماری مدرنی که در آن سال‌ها بیش‌ترین بروزش را در آمریکا داشت، فضای دفتر نیز به‌اصطلاح open-space است. جوری که همه می‌توانند هم‌دیگر را ببینند. جداکننده‌ای بین فضاها نیست یا اگر هست، شیشه‌ای است. این‌گونه فضا بزرگ‌تر به‌نظر می‌رسد و نیز به‌شکلی نمادین، نشان‌دهندۀ شفافیت نیز هست. شفافیتی که یک روزنامه – به‌مثابۀ رسانه – باید داشته‌باشد و باید انجام دهد. اما جالب‌تر این‌جاست که فیلم‌ساز استفادۀ ماهرانۀ دیگری نیز از فضاهای open-space می‌کند. لوکیشنی که در آن‌جا باب با «ته‌حنجره» (کسی که مهم‌ترین منبع خبری این پرونده است) دیدار می‌کند یک پارکینگ است. پارکینگی که اتفاقاً از نظر معماری مشابهت بسیار زیادی با همان فضای دفتر روزنامه دارد. این‌گونه فیلم‌ساز پیوندی بصری بین این دو مکان، به‌عنوان مکان‌هایی که در آن‌ها اطلاعات و داده‌های مربوط به این ماجرا ردوبدل می‌شود، برقرار می‌کند و آن‌ها را همانند می‌سازد. فضاهایی که سبک معماریشان شبیه هم است.

در یکی از صحنه‌هایی که ته‌حنجره و باب در حال صحبت‌اند، ته‌حنجره حرف جالبی به باب می‌زند: «پول را دنبال کن.» درواقع همین جمله هم هست که باعث می‌شود باب و کارل به تکاپو بیفتند تا ته‌وتوی ماجرا را دربیاورند. اما اهمیت این جمله در چیست؟ این جمله از نظر ساختاری شباهت زیادی با «خرگوش سفید را دنبال کن» دارد. جمله‌ای در کتاب آلیس در سرزمین عجایب، نوشتۀ لویس کارول. در آن‌جا نیز آلیس با دنبال‌کردن خرگوشی سفید، درنهایت به آن دنیای شگفت‌انگیز مرموز و پنهانی دست می‌یافت. همان‌گونه که این‌جا نیز دنبال‌کردن رد پول‌ها باعث می‌شود تا فساد اصلی کشف شود. اما پای شباهت دیگری نیز در میان است. دلار (پول آمریکایی) هم مثل خرگوش ذکرشده در کتاب کارول سفیدرنگ است.

فیلم در یکی دو جای دیگر نیز به‌درستی و با آگاهی کامل از نماهای دید پرنده استفاده می‌کند. درخشان‌ترین استفاده‌ از این‌گونه نما در جایی اواسط فیلم است که باب و کارل لیست اعضای کمیتۀ انتخابات مجدد را می‌خوانند. این‌جاست که هم‌زمان با وویس‌اور، دوربین به فراز شهر می‌رود و خیابان‌ها و ساختمان‌ها را نشان می‌دهد. نمایی که می‌تواند دو معنای جدا و هم‌زمان تکان‌دهنده داشته‌باشد. یک این‌که هیچ‌کدام از مردم عادی این شهر از این فساد خبر ندارند و دو، در طرف دیگر و مخالف ماجرا، همۀ افرادی که از این رسوایی باخبرند و در آن دست دارند در همین خانه‌ها و خیابان‌ها زندگی می‌کنند. این‌گونه فیلم گسترۀ داستانی‌اش را نمایش می‌دهد.

در نماهای پایانی، باب و کارل را می‌بینیم که مداوماً در حال تایپ‌کردن‌اند. نمادی از این‌که کار روزنامه‌نگاری و افشای حقایق ادامه‌دار و بی‌زمان است. جالب این‌جاست که واقعۀ ژانویۀ ۲۰۲۱، حمله به ساختمان کنگرۀ ایالات متحده در تلاش برای تغییر نتیجۀ انتخابات ریاست‌جمهوری به‌نفع دونالد ترامپ، تا اندازه‌ای یادآور ترومای واترگیت برای آمریکایی‌ها است.

ما را دنبال کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین ها برای خواندن

پادکست جافکری

دربارۀ شبکه‌های اجتماعی

۵ قدم برای تولید محتوا در سال ۲۰۲۴ (همراه با محیا ساعدی)

۵۰ بازی برتر قرن ۲۱ (۲) (همراه با محیا ساعدی)

دربارۀ عروسی آمبانی

۵۰ بازی برتر قرن ۲۱ (۱) (همراه با محیا ساعدی)

مطالب پیشنهادی

مطلب ویژهٔ اکنون را بخوانید